ارسال شده توسط:تحریریه kgroup بخش: معماری  گروه:گوناگون

در تجلیل روز معمار

به راستی که چیست معماری؟
چه کسی معمار است؟
خلق یک اثر که زاییده ی ذهن انسان است و به شیوه ی پیاده سازی می شود که کاربرد و هدفی در پی داشته باشد را اثر معماری می گویند.
حال این مطلب حائز اهمیت است که چه کسی معمار است. آیا هر شخصی می تواند معمار باشد و معماری کند و اثری را خلق کند؟
معمار باید روح و ذهنی تازه داشته باشد و از پستی بلندی های ذهنش تخیلات، فرضیه و ایده های خود را به تصویر کشد.

ایده! حرف از ایده شد
ایده- کانسپت، طرح اولیه، اتود و... همه این ها بر می گردد به اولین خطی که معمار می کشد و اولین چیزی که به ذهنش می رسد و طی مراحلی آن را بپروراند و شکل دهد و رفته رفته آن را پخته کند  تا به مرحله ارائه و عرضه نزدیک شود. در این روند ممکن است راه های بسیاری به ذهن او آید اما مهم ست کدام راه و کدام طرح را به جلو می برد و حتی می تواند تمامی تفکرات خود را تلفیق کند، و در قالب یک طرح کلی آن را به نمایش بکشد.

این جاست که برای طرح و فکر خود حرفی برای گفتن دارد.
این جاست که می تواند برای ذره ذره خط خود دلیل و سخنی داشته باشد، حتی اگر یک اثر کوچک و ساده باشد. اگر برای آن هم حرف و دلیلی  داشته باشد می تواند اثرگذارتر و چشمگیرتر باشد.

سادگی در معماری و تاثیرگذاری آن بر مخاطب
حرف از سادگی و کوچکی طرح شد:
طرح می تواند ساده و بی آلایش باشد اما چنان تاثیر و جذابیتی برای مخاطب داشته باشد که آن سادگی و بی آلایشی نماد پختگی و خاص بودن طرح شود.
لازم نیست تمام کتاب ها، مجلات، مقالات و فرمول ها و اصطلحات معماری را از بر بود. معمار باید روح خلاق، بی پروا، و جسوری داشته باشد و برای ذره ذره فکر و خطش دلیل و راه حلی داشته باشد.
فرق یک معماری آماتور و معماری حرفه ای در خلق آثار است.

معمار جایگاه ویژه ای دارد.  او خلق کننده اثر است و  یک خالق محسوب می شود. فکر او اندیشه ی او و سخن او ارزشمند است و اگر با هدف و سازمان دهی خاصی ترتیب گیرد می توان آن را به وضوح دید.
آری می توان فکر و تخیلات ذهنی او را با چشم دید و اینجاست که قدرت و نیروی معمار را می توان به رخ کشید، و اثر او سالیان سال بر ذهن ها می ماند. و در انتها رسیدن به یک آرامش خیال ، طرح باید از آرامش سرچشمه بگیرد. چشمگیر در حین سادگی پر از حرف هایی باشد که مخاطب از دیدن آن سیر نشود.

طرح باید بی محدودیت بوده ، و تابع قوانین ذهن خالق باشد که به آن اثر هویت اختصاصی بخشد و به آن روح تازه ای در آن  بدمد.
لزومی ندارد از سبکی خاص پیروی کرد ، تقارن را به میان کشید، قوانین رنگ ها را پیروی کرد. طرح باید نقطه ی آن داشته باشد و در آن واحد به ذهن برسد و تصویرش در ذهن حک شود و همان را به تصویر کشد.تقلید از طراح ها و ایده ها و ترکیب رنگی طرح های دیگر ذهن را محدود یک رویداد به یک اتفاق کهنه می کند، و به این ترتیب روحی برای تازه شدن پر کشیدن و سبک بالی خیال وجود نخواهد داشت.
خود معمار و طراح ایده های خود باش ، خود خودت بی پروا بی آلایش رها کن هر آنچه که در ذهن است و رها باش و آزاد.

نویسنده: مهتاب ملائی




آراء

نظرات

شما هم می توانید در مورد این موضوع نظر دهید.

کاربر گرامی چنانچه تمایل دارید، نقد یا نظر شما به نام خودتان در سایت ثبت شود، لطفاً وارد سایت شوید.

     
نام:  
  ایمیل:  
  نظر :